روابط خانوادگی
نوشته شده توسط : مرتضی

 اگر نتوانید طرف مقابلتان را عوض کنید، شاید مجبور شوید آنها را همانطور که هستند بپذیرید. این هم می تواند

راهکاری باشد که گاهی اوقات نتیجه می دهد اما در این روش هم، چون خواسته ها و نیازهای شما برآورده نمی

شود، ممکن است به ناکامی و حتی رنجش و تنفر منجر شود.

اما راه سومی هم هست که وقتی عوض کردن طرف مقابل یا پذیرفتن او همانطور که هست نتیجه نداد، از آن استفاده

کنیم و آن این است که خودمان را طوری تغیر دهیم که مشکل برطرف شود. این مستلزم آن است که شما مشکل را مشکلی درونی برای خود تعریف کنید نه مشکلی بیرونی و آنوقت است که راه حل به شکل بسط و گسترش هوشیاری و آگاهی شما و یا تغییر در باورهایتان، درخواهد آمد.

نگاه کردن از جنبه ی درونی به مشکل به این معناست که این مشکل به قسمتی از خودِ شما برمیگردد که دوست ندارید. اگر با موقعیت بیرونی منفی در رابطه برخورد میکنید، این موقعیت انعکاسی از تعارض موجود در تفکر خودتان است. تازمانیکه برای پیدا کردن جواب خارج از خودتان را بررسی میکنید، هیچوقت قادر به حل این مشکل بیرونی نخواهید شد. اما اگر نگاهی به درون خودتان بیندازید، ممکن است حل مشکل برایتان ساده تر شود.

آنچه در برخورد با این نوع مشکلات دستگیرتان خواهد شد افکار و باورهای خودتان است که باعث بروز چنین مشکلی شده است. مشکل اصلی این باورها هستند-یعنی دلیل اصلی ناسالم بودن روابط.

مثلاً رابطه ی مشکل داری را بین خودتان و یکی دیگر از اعضای خانواده در نظر بگیرید. تصور کنید که اعتقاد شما بر این است که باید با همه ی اعضای خانواده صمیمی باشید، فقط به این دلیل که آنها جزئی از خانواده تان هستند. احتمالاً این رفتار را اگر از کس دیگری  جز خانواده و فامیل ببینید تحمل نمی کنید، اما به خاطر حس تعهد، وظیفه و احترام از اعضای خانواده تان تحمل میکنید. بیرون کردن یکی از اعضای خانواده از زندگیتان ممکن است باعث شود احساس گناه کنید یا حتی از سوی سایر اعضای خانواده طرد شوید. اما باید واقعاً از خودتان بپرسید، "آیا من این رفتار را از یک فرد غریبه تحمل میکنم؟ چرا چون از سوی یکی از اعضای خانواده ام است آن را می پذیرم؟" واقعاً چرا به جای فراموش کردن آن فرد و کنار گذاشتن او از زندگیتان، به رابطه تان با او ادامه می دهید؟ چه باورهایی باعث ماندگار شدن روابط خانوادگی مشکل دار می شود؟ و آیا این اعتقادات واقعاً به نفع شماست؟

من ناخودآگاه پدر و مادر و خواهر و برادرم را دوست دارم، با اینکه با هیچکدام از آنها رابطه ی چندان نزدیکی ندارم. هیچوقت مشکل خاصی وجود نداشته، این فقط به این دلیل است که اعتقادات و شیوه ی زندگی من آنقدر به آنها شبیه نبوده که بتواند رابطه ی مستحکم و نزدیکی بین ما ایجاد کند. اعضای خانواده ی من همه کارمند مآب هستند و به هیچوجه جرات خطر کردن ندارند، اما ریسک کردن برای من که یک مدیرعامل هستم جزء محبوبترین چیزهاست. آنها همه گوشتخوارند اما من و همسرم و فرزندانم همه گیاهخوریم. تازمانیکه پیش آنها زندگی میکردم به هیچ وجه کلمه ی "دوستت دارم" را از دهان پدر و مادرم نشنیدم اما من خودم برای گفتن این جمله به همسر  فرزندانم بی صبر هستم. بااینکه در این خانواده بزرگ شدم و خاطره های زیادی با تک تک آنها دارم، اما ارزشهای اصلی زندگی های ما آنقدر باهم متفاوت است که رابطه ی خانوادگی معناداری دیگر بین ما حس نمی شود.

علیرغم همه ی این تفاوت ها، رابط خوبی باهم داریم و خوب باهم کنار می آییم. اما این تفاوت ها چندان شکاف عمیقی بین ما ایجاد کرده که نمی توانیم رابطه ی نزدیکی باهم برقرار کنیم و دوست باشیم تا فقط عضوی از یک خانواده.

اگر باورتان بر این باشد که باید تا آخر عمر به همه ی اعضای خانواده تان وفادار بمانید و همه ی وقتتان را با آنها بگذرانید، باید بگویم که میل خودتان است. اگر این شانس را داشته باشید که خوانواده تان با شما همفکر و همزبان باشند و تا آنجا که در توان دارند حمایتتان کنند، باید بگویم که خوشا به حالتان. در چنین موقعیتی است که نزدیکی با اعضای خانواده و وفاداری شما به آنها برایتان منبع قدرت خواهد بود.

از طرف دیگر، اگر ببینید که روابط خانوادگیتان چندان با عقاید و شیوه ی زندگی شما سازگار نیست، آن وقت است که وفاداری بیش از حد به خانواده تان، به جای اینکه به شما قدرت دهد، همه ی نیرو و توانتان را هم می گیرد. با اینکار از رشد، پیشرفت و رسیدن به اهدافتان جا می مانید و خوشبخت نخواهید شد. اگر من هم می خواستم باوجود این تفاوت هایی که با خانواده ام دارم، کماکان به آنها وفادار بمانم و رابطه ی نزدیکی با آنها برقرار کنم، دیگر به چیزهایی که امروز دارم نمی رسیدم و کسی نبودم که امروز هستم.

طریقه ی برخورد من با این وضعیت این بود که مفهوم خود را از خانواده کمی گسترش دادم. از یک طرف ارتباطی بی قید و شرط و ناخودآگاه با همه ی انسانها حس میکردم، ولی از طرف دیگر، آندسته از افرادی را که فکر میکردم با من سازگاری زیادی دارند را خانواده ی خود می دانستم. مثلاً، من و همسرم هر دو تعهد بسیار زیادی در برابر نیای اطراف احساس میکنیم و تاجایی که از ما برمی آید سعی می کنیم به آن خدمت کنیم و این یکی از دلایل جذاب بودنمان برای همدیگر است. و به همین خاطر است که او علیرغم اینکه همسرم است، بهترین و صمیمی ترین دوستم هم هست. وقتی آدم هایی را می بینم که بسیار هوشمندانه زندگی میکنند و زندگیشان را وقف رسیدن به هدفی ارزشمند کرده اند، احساس می کنم که اینها عضوی از خانواده ی من هستند. و این احساس برای من نسبت به روابط خونی خودم، قوی تر و پرمعنی تر است.

وفاداری ارزشمند است، اما وفادار ماندن به خانواده به چه معناست؟ از آنجا که وفاداری مسئله ی بسیار مهمی برای من است، مجبور بودم مفهوم این عبارت را برای خودم دوباره تعریف کنم تا بتوانم آن را تا آخرین حد برای خانواده ام اجرا کنم. این تغییر ذهنی چندان ساده نبود، اما با گذشت زمان به من آرامش فکر داده است. الان من تصور میکنم که خانواده مفهومی است که می توان آن را فراتر از همخونی بسط داد.

پیشنهاد من این است که برای حل مشکلات روابط خانوادگی، شاید لازم باشد هوشیاریتان را گسترده تر کرده و نگاهی عمیق تر به ارزشهایتان و درکتان از مفاهیمی مثل خانواده و وفاداری بیندازید. اگر بتوانید از پس حل این مشکل بزرگ برآیید، دیگر مشکلات خانوادگی کوچک چندان دشوار نخواهند بود. یا راهی پیدا میکنید که مشکلتان را بدون ایجاد مشاجره و اختلاف حل کنید، و یا می پذیرید که از این رابطه به شکل معلومش بیرون آمده اید و به خودتان اجازه می دهید که مفهوم تازه ای از خانواده برای خود تعریف کنید.

می بینید....وقتی به یک مشکل و مسئله ی خانوادگی خداحافظ میگویید، انگار با بخشی از وجود خودتان که از قالبش بیرون آمده اید خداحافظی میکنید. هرچه ناسازگاری عقاید من با خانواده ام بیشتر شد، سعی کردم قسمت هایی از خودم که دیگر به دردم نمی خوردند را هم کنار بگذارم. من از قالب یک خشکه مذهب، از منفی بافی، از کسی که از خطرکردن می ترسید، از کسی که گوشتخوار بود و از گفتن جمله ی "دوستت دارم" واهمه داشت بیرون آمدم. وقتی توانستم از این قالب بیرون بیایم، روابط دنیای بیرونی من به طریقی تغییر کردند که انعکاسی از روابط درونی جدیدم باشند.

وقتی مفهوم روابط را در ذهنتان تغییر دهید، دنیای اطراف نیز برحسب آن تغییر خواهد کرد. از اینرو وقتی افکار منفی را از ذهنتان بیرون کنید، ناخودآگاه خواهید دید که افراد منفی را هم از زندگیتان خارج میکنید.

و خوبی اینکار این است که وقتی مشکلاتی را که باعث ضعیف شدن برخی روابط می شوند را در ذهن خود حل میکنید، ناخودآگاه روابط جدیدی را به سوی خود جلب می کنید که با این طرز تفکر جدید هماهنگی بیشتری دارند.

ما چیزی را به سوی خودمان جذب می کنیم که مربوط به چیزی باشد که هستیم. اگر از موقعیت اجتماعی کنونی خود راضی نباشید، باید افکاری مثل آن را از ذهنتان بیرون کنید. باید ذات تعارضات بیرونی خود را تعیین کنید و آنگاه آنها را به معادل های درونیشان ترجمه کنید. مثلاً اگر یکی از اعضای خانواده بیش از حد قصد کنترل شما رادارد، این مشکل را به روش درونی خود ترجمه کنید: شما احساس می کنید که زندگیتان خیلی خارج از کنترل شده است. وقتی مشکلاتتان را بیرونی و خارجی فرض کنید، راه حل هایتان ممکن است شکل کنترل کردن دیگران را به خود بگیرد و با مقاومت شدیدی هم روبه رو خواهید شد. اما اگر به مشکلات از دید درونینگاه کنید، حل آن بسیار ساده تر خواهد شد. اگر کسی قصد کنترل شما را داشته باشد، تغییر دادن آن فرد ممکن است کار ساده ای نباشد.  اما اگر احساس کنید که باید کنترل بیشتری روی زندگیتان داشته باشید، دیگر بدون نیاز به کنترل کردن دیگران، می توانید راه حلی برای آن پیدا کنید.

به عقیده ی من هدف روابط انسانها، گسترش و بسط دادن سطح هوشیاری است. در روند شناخت، تعریف و حل مشکلات روابط، مجبوریم که با ناسازگاری ها و ناهمخوانی های درونیمان برخورد کنیم. و هرچه در درون هوشیارتر شویم، روابطمان نیز در بیرون بیشتر و بیشتر گسترش خواهند یافت

عوامل استحکام روابط خانوادگی در قرآن کریم

دین مبین اسلام برای حفظ و زیباسازی و مهرورزی و استحکام بنیان خانواده اهمیت خاصی قائل شده است. در مقاله حاضر نگاهی به عوامل استحکام روابط خانوادگی از منظر قرآن کریم و احادیث ائمه اطهار(ع) شده است. با هم مطلب را از نظر می گذرانیم:

«و من ءایته ان خلق لکم من انفسکم ازوجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه ان فی ذلک لایا ت لقوم یتفکرون؛ از نشانه های خداوند این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا بوسیله آنان آرامش و سکون یابید و در میان شما و همسرتان دوستی و مهربانی قرار داد. مطمئناً در این امر برای اهل اندیشه و تفکر، نشانه ها و عبرت هایی وجود دارد.»
طبق این بینش قرآنی، خانواده نشانه ای از رحمت، عطوفت وحکمت اوست. و شایسته است صفات رحمت وجمال حضرت پروردگار در یک خانواده سالم خودنمایی کند و در محیط آن نشانه ای از عدالت، رحمت، علم و حکمت، خداوند و سایر صفات الهی در آن به نوعی نمایان گردد.
بنابراین بنیان خانواده که مهم ترین عامل در ساختار شخصیت افراد و جلوه ای از رحمانیت پروردگار است باید همواره همچون دژی مستحکم در برابر انحرافات، لغزش ها و آفات و آسیب های مهم اجتماعی تقویت گردیده و ارتباط اعضای آن براساس رحمت، مودت بویژه رابطه قلبی و عاطفی میان زن و شوهر استحکام یابد.
در این فرصت برخی از عوامل استحکام و تقویت ارتباط اعضای خانواده بویژه رابطه زوجین را بر اساس رهنمودهای قرآنی بررسی می کنیم.
1- ایجاد فضای عاطفی
آدمی از سویی ذاتاً شخصیت خود را دوست دارد و پیوسته تلاش می کند که بسوی اعتلا و ترقی شخصیت خویشتن گام بردارد و از سوی دیگر انسان که از ماده انس اشتقاق یافته است به موانست و الفت شدیداً نیازمند است. او دوست دارد بیشتر به سوی افرادی که عزت نفس و شخصیتش را مورد توجه قرار می دهند جذب شده و با آنان مانوس گردد. پس برای تحکیم روابط میان اعضای خانواده باید با ایجاد فضایی عاطفی، با تقویت غریزه موانست و بهره گیری از حس حب ذات همراه با درک نیازها و خواسته های مشروع طرفین اقدام نمود از سیاق آیات قرآن می توان برخی از راهکارهای ایجاد فضایی عاطفی و مهرآمیز را بدست آورد.
الف - خطاب زیبا
نام هر کس برای او عزیز و دوست داشتنی است و در ایجاد انس و الفت و تقویت ارتباط نقشی بسزا دارد. فرهنگ متعالی اسلام علاوه بر آموزش نام های نیک و سفارش به ترویج آن، کوشیده است تا مردم را در گفتگوها و خطاباتشان به سوی معاشرت نیکو و خطاب های احسن راهنمایی کند.
خداوند متعال در سوره حجرات از خطاب های زشت و نفرت انگیز نهی کرده و به مسلمانان یادآور می شود که همدیگر را با نام نیک وخطاب مهرانگیز صدا کنند و از کلمات زشت و مستهجن و اهانت آمیز در روابط فیمابین استفاده نکنند «یاایهاالذین ءامنوا لایسخر قوم من قوم عسی ان یکونوا خیرا منهم و لانساء من نساء عسی ان یکن خیرا منهن ولاتلمزوا انفسکم و لاتنابزوا بالالقب بئس الاسم الفسوق بعدالایمن؛ ای اهل ایمان! گروهی از شما گروه دیگر را مورد تمسخر قرار ندهد شاید آن مسخره شدگان بهتر از این مسخره کنندگان باشند وزنان هم شایسته نیست زنان دیگر را مورد تمسخر قرار دهند شاید آنان بهتر از اینان باشند. ]ای مومنان![ و یکدیگر را مورد طعن و عیبجویی قرار ندهید و با القاب زشت و ناپسند یکدیگر را خطاب نکنید چه زشت است که بعد ازایمان از نام های بد وناروا استفاده کنید.»
براساس این راهکار قرآنی، زن و شوهر و سایر اعضای خانواده برای تقویت ارتباط خود باید از بهترین و دوست داشتنی ترین القاب و اسامی بهره گیرند و صفا و صمیمیت را در فضای خانواده حاکم سازند. حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) در این رابطه به خانواده های مسلمان یادآور می شود که: سه چیز دوستی و محبت را در میان دو مسلمان تقویت می کند و صفا و صمیمیت را در میان آنان حاکم می سازد.
1- هنگام ملاقات با خوشرویی و چهره ای گشاده برخورد کند. 2- برای برادر مسلمان خود جا باز کند و برای نشستن او جایی شایسته نشان دهد. 3- به بهترین نامی که دوست دارد او را صدا بزند. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) هنگامی که همسران خود را مورد خطاب قرار می داد از بهترین نام ها و دوست داشتنی ترین اسامی بهره می گرفت.
ب - گفتگوهای مهرآمیز
ارتباط کلامی با عبارات عاطفی و دلنشین می تواند روابط زوجین را تقویت نموده و موجب پایداری بنیان خانواده گردد. این شیوه کارآمد تربیتی نه تنها برای استحکام روابط خانوادگی و ایجاد فضای عاطفی مناسب است بلکه در تربیت فرزندان نیز تاثیر دارد. خداوند متعال در سوره قصص با نقل قصه یک بانوی وارسته به گفتگوی دلنشین و محبت آمیز او با همسرش پرداخته و می فرماید «و قالت امرات فرعون قرت عین لی ولک لا تقتلوه عسی ان ینفعنا او نتخذه ولدًا؛ همسر فرعون ]درمورد طفلی که از دریا گرفته بودند[ به همسرش گرفت، این نوزاد نور چشم من و توست او را نکشید شاید برای ما سودی داشته باشد یا اینکه او را به عنوان فرزند خود بپذیریم. این بانوی شایسته با گفتگوی دلنشین و استدلال متین خود خانواده اش را از یک بحران نجات داده و همسرش را از قتل یک کودک بی گناه بازداشت.
به گفتار شیرین جهان دیده مرد/ کند آنچه نتوان به شمشیر کرد
امام علی(علیه السلام) در این رابطه می فرماید: زیبا و دلنشین سخن بگوئید تا پاسخ های زیبا و دلنشین بشنوید. بدون تردید موجودات عالم بویژه اقشار مختلف مردم در هر سن و طبقه ای که هستند از همه چیز بیشتر به مهر و محبت نیاز دارند. خطاب های دلنشین و گفتگوهای ملاطفت آمیز و دلربا، روح و جسم انسان را نوازش داده و مخاطب را تحت تأثیر شدید عاطفی قرار می دهد. بعضی از عبارات چنان جذاب و دوست داشتنی است که هرگز تا آخر عمر فراموش نمی شود.
رسول گرامی اسلام این حقیقت را این گونه بیان فرمود: مردی که به همسرش بگوید من تو را دوست دارم این سخن هرگز از دل آن زن بیرون نمی رود.
چه زیباست که زن و شوهری که می خواهند سالها با همدیگر زندگی مشترک داشته باشند گفتگوهای خود را براساس عشق و علاقه و محبت تنظیم کنند زبان خود را به نیکو سخن گفتن عادت دهند اندیشه های زیباگویی را در اذهان خود بپرورند رعایت ادب، عفت کلام، اجتناب از کلمات اهانت آمیز و همراه با مسخره و تحقیر، موجب افزایش مهر و محبت در فضای خانواده خواهدشد. حضرت علی(علیه السلام) می فرماید: زبان خود را به سخنان ملایم، لطیف، دلنشین و سلام کردن به دیگران عادت بده تا دوستانت فراوان و دشمنانت اندک گردند.
به شیرین زبانی و لطف و خوشی/ توانی که پیلی به مویی کشی
بنابراین کلمات و عباراتی که روزانه در میان زوجین مطرح می شود ممکن است تأثیر بسزایی در تقویت و استحکام روابط مشترک آنان داشته باشد و یا خدای ناکرده به فروپاشی ارکان یک خانواده بینجامد.
ج- سلام کردن
از ویژگی های فرهنگ متعالی اسلام سلام کردن مسلمانان به همدیگر است. سلام با صدایی رسا، واضح، و با آهنگی جذاب موجب تقویت بنیان خانواده و فراگیر شدن فضای عاطفی در میان اعضای آن خواهد بود. سلام کردن به اعضای خانواده کینه را از بین می برد، روحیه ها را شکوفا می کند و دل ها را به هم مأنوس و نزدیک می گرداند و نوعی ابراز محبت و اظهار علاقه به طرف مقابل می باشد.
خداوند متعال می فرماید «فاذا دخلتم بیوتاً فسلموا علی انفسکم تحیه من عندالله مبا رکه طیبه کذلک یبین الله لکم الأیت لعلکم تعقلون؛ هرگاه به خانه ای وارد می شوید ]اگر کسی هم در آنجا نباشد[ بر خودتان سلام کنید سلام خوش آمدی است مبارک و پاکیزه از جانب خدا، پروردگار متعال اینگونه آیات خود را بر شما آشکار می کند تا درمورد آنان به تفکر و اندیشه بپردازید.»
و در سوره ابراهیم می فرماید: «تحیتهم فیها سلام؛ تحیت اهل بهشت با سلام است.» آغاز ارتباط اهل بهشت و خوش آمد و انس شان با همدیگر با سلام و تحیت شروع می شود.
در تفسیر این آیه کریمه حضرت باقر(علیه السلام) فرموده اند: هرگاه مردی به خانه اش وارد می شود و کسی در آنجا باشد به او یا به آن ها سلام کند و اگر کسی نباشد باید بگوید: «السلام علینا من عند ربنا؛ سلام بر ما از جانب پروردگار ما که این سلام تحیتی است مبارک و پاک از جانب خدا.» در این رابطه رهنمود حکیمانه ای نیز از پیشوای ششم شیعیان حضرت صادق(علیه السلام) نقل شده است آن حضرت می فرماید: وقتی که مردی از بیرون به خانه می رود به اعضای خانواده بویژه همسرش سلام کند.
د- مشورت
مشورت کردن یکی از شیوه های پسندیده قرآنی است. این عمل موجب می شود تا انسان از افکار دیگران استفاده نموده و از اندیشه ها و افکار جدیدی که خود به آن نرسیده بهره گیرد.
عقلها مر عقل را یاری دهد/ مشورت ادراک و هشیاری دهد
خداوند متعال در قرآن سوره ای را به همین نام اختصاص داده و بارها به مشورت با اهل فن سفارش نموده است. از جمله در سوره آل عمران می فرماید: «و شاورهم فی الامر؛ در کارهای خود با آنان مشورت کن!» و درمورد امور خانه و خانواده مشورت با همسر در حوزه خانواده از امور پسندیده و عقلانی بشمار می آید. در روایتی آمده است که پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود: با زنانتان در امور مربوط به دخترانتان مشورت کنید. رایزنی با همسر وفرزندان در امور خانواده علاوه بر حکمت فوق نشانه علاقه و احترام به افکار دیگران، تلطیف فضای خانواده و در تقویت ارتباطات خانوادگی کاملا مؤثر است.
قرآن کریم از تبادل افکار فرعون با همسر خود خبر داده و پذیرفته شدن رأی همسر فرعون را در آن جلسه نقل می کند که رأی مشورتی او به نجات جان یک پیامبری انجامید. خداوند در این رابطه می فرماید: «وقالت امرات فرعون قرت عین لی ولک لاتقتلوه عسی ان ینفعنا او نتخذه ولدا؛همسر فرعون گفت: این کودک نور چشم من و توست او را نکشید شاید به ما سودمند باشد یا او را به فرزندی بپذیریم. و در سوره بقره به مشورت زن و شوهر در مورد چگونگی رفتار با کودک شیرخواره اشاره کرده و می فرماید: «فان ارادا فصالا عن تراض منهما و تشاور فلاجناح علیهما؛ اگر آن دو با مشورت و رضایت یکدیگر بخواهند کودک را زودتر از شیر بازگیرند گناهی بر آنها نیست. و در سوره شوری می فرماید: «وامرهم شوری بینهم» اهل ایمان با همدیگر مشورت می کنند و چه زیباست که زن و شوهر مسلمان کارهای خود را براساس مشورت انجام دهند. و به این ترتیب در تحکیم روابط و نظام خانواده تلاش نمایند.
و- هدیه دادن
ابراز علاقه و محبت زن و شوهر به همدیگر راههای مختلفی دارد که یکی از زیباترین روش های آن هدیه دادن به یکدیگر است. قرآن در مواردی از این شیوه مهرآور سخن گفته است و گاهی به آن ترغیب می کند. و از هدیه مناسب از سوی مردان به همسرانی که می خواهند از آنان جدا شوند هدیه در حج تمتع به درگاه ربوبی که در جلب محبت تاثیر فراوان دارد. رسول خدا در روایتی می فرماید: مردی که داخل بازار شود و تحفه ای را خریده و به خانواده اش برساند ثوابش معادل با عمل کسی است که نیاز گروهی از مستمندان را رفع کرده باشد.
انسانی که هدیه ای را دریافت می کند بی اختیار مهر و محبت هدیه دهنده را در دل خود احساس می کند. این نکته در روابط زناشوئی از اهمیت ویژه برخوردار است. امام باقر(علیه السلام) در این رابطه فرمود: به یکدیگر هدیه دهید که هدیه غبار کینه ها را از دل می زداید و عداوت و دشمنی و روابط تیره را به دوستی و مهربانی بدل می سازد.
2- عفو و گذشت
هر زن و شوهری طبعا در زندگی خود دچار خطاها و لغزش هایی می شوند چرا که انسان جایزالخطا است و به غیر از چهارده معصوم(علیهم السلام) کسی را نمی توان مصون از اشتباه و لغزش دانست. به همین جهت قرآن کریم می فرماید: «ولیعفوا ولیصفحوا الا تحبون ان یغفرالله لکم و الله غفور رحیم؛ آنان شایسته است عفو کنند و از لغزش های دیگران چشم بپوشند آیا دوست نمی دارید که خداوند نیز شما را عفو کند البته که خدا آمرزنده و مهربان است.»
یکی از علل مهم اختلافات خانوادگی عدم تحمل و کم صبری زن و شوهر نسبت به یکدیگر است این بگومگوها معمولا در اول زندگی بیشتر است و هر قدر که زن و مرد بیشتر همدیگر را می شناسند و درک می کنند و عفو و اغماض به خرج می دهند تدریجا نزاع ها فروکش کرده و جای خود را به مهر و صفا و گذشت می دهد. امام صادق(علیه السلام) فرمود: هر انسان مسلمانی که خشمگین شود و با وجود فوران شعله غضب و توانائی بر اعمال آن، خشم خود را فرو برد خداوند در روز قیامت دل او را سرشار از رضایت و خشنودی خود خواهد نمود.
آری بهترین و زیباترین روش در تقویت بنیان خانواده توسل به عفو و گذشت و بردباری در مقابل خطاهای اعضای خانواده بویژه زن و شوهر نسبت به همدیگر است.

 




:: موضوعات مرتبط: خانواده , ,
:: بازدید از این مطلب : 290
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 5 شهريور 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: